بیوگرافی دیوید هیوم |زندگی فیلسوفی خوش‌مشرب

بیوگرافی دیوید هیوم

دیوید هیوم در بیست و ششم آوریل سال 1711 در ادینبورگ یا ادینبورو اسکاتلند متولد شد. او یکی از بلندپایه‌ترین فیلسوفان انگلیسی است، کسی که فلسفه‌ی تجربی فیلسوفان پیش از خود، یعنی لاک و بارکلی، را به نتیجه‌ی منطقی‌شان رسانید و آن را از تناقض خارج ساخت. برتراند راسل بر این باور است که پس از هیوم حرکت در مسیر وی غیر ممکن است و پس از او کسی نتوانسته ردیه‌ای بر عقاید هیوم بنویسد که بتواند راسل را قانع سازد. در این نوشتار به طور کوتاه بر بیوگرافی دیوید هیوم متمرکز خواهم بود.

خانواده‌ی دیوید هیوم

پدر دیوید هیوم از خانواده‌ی ارل هیوم (Eral Hume) و مادر وی دختر سر دیوید فالکونر بودند. پدر او در همان سال‌های کودکی‌اش درگذشت. پس از مرگ پدر، مادر دیوید کفالت او و برادر و خواهرش را بر عهده گرفت. ظاهراً خانواده‌ی هیوم خانواده‌ی چندان متمولی نبوده‌اند. برادر بزرگ‌تر دیوید هیوم به سبب توارث دارای لقب لرد هالکرتون بود. ضمناً خانواده‌ی هیوم همگی کالوینیست بوده‌اند؛ اگرچه هیوم خود در ایام جوانی از اعتقاد به مذهب دست شست.

تحصیلات دیوید هیوم

دیوید هیوم از 12 سالگی تا 15 سالگی در دانشگاه ادینبورگ تحصیل کرد. خانواده‌ی وی انتظار داشتند تا وی قاضی شود. هیوم اگرچه برای حدود سه سال در زمینه‌ی حقوق به مطالعه پرداخت، با این حال به سبب علاقه‌ی بسیار به فلسفه سرانجام مطالعات حقوقی را رها کرد. ظاهراً هیوم در این زمان از نوعی بیماری روانی رنج می‌برده است. ضمناً از نظر جسمانی او در ابتدا لاغر و قدبلند بوده و سپس به‌تدریج دچار اضافه وزن شده است.

بیوگرافی دیوید هیوم
بیوگرافی دیوید هیوم

اشتغال هیوم به تجارت

هیوم علاقه‌ی بسیاری به فراگیری حکمت و معلومات عمومی داشت. با این حال او به خاطر وضعیت مالی خانواده‌اش تصمیم گرفت که وارد کار تجارت شود. به همین سبب وی در سال 1734 به بریستول رفت و تلاش کرد تا نزد تُجار معتبر، تجارت را بیازماید؛ لیکن وی بعد از مدتی این کار را مغایر طبع خود دید. بعد از آن هیوم بریستول را ترک گفت و رهسپار فرانسه شد، هرچند بیماری روانی‌اش در این دوران رنج‌اش می‌داد. در همین دوره نیز هیوم می‌خواست در فرانسه، در گوشه‌ی دنج یک روستا، با پیشه‌کردن قناعت، مطالعات خویش را پی گیرد. در همین زمان بود که وی «رساله‌ در باب طبیعت آدمی» را به نگارش درآورد.

بداقبالی دیوید هیوم!

دیوید هیوم در سال 1737 به لندن بازگشت. وی یک سال بعد «رساله در باب طبیعت آدمی» را منتشر نمود. خود هیوم انتشار این اثر را نوعی «بخت‌آزمایی بدفرجام ادبی» می‌نامد؛ بدفرجام از این روی که کتاب او با استقبال چندانی مواجه نشد. لیکن هیوم از این شکست مأیوس نگشت. او پس از مدت کوتاهی مطالعات خویش را، در روستا، از سر گرفت. البته این تنها بداقبالی هیوم در انتشار آثارش نبود، چراکه پس از این هیوم چند بار دیگر نیز با بی‌توجهی مخاطبان به آثار- اش مواجه شد.

خوش‌اقبالی دیوید هیوم!

صحبت از بیوگرافی هر انسانی که شود نمی‌توان صرفاً از بداقبالی‌ها گفت، گاه خوش‌اقبالی‌ها نیز سربرمی‌آورند. این ماجرا برای بیوگرافی دیوید هیوم هم صادق است. هیوم در سال 1742 نخستین قسمت از مقالات خود را به چاپ رساند. این اثر بر خلاف اثر پیشین مورد پذیرش مخاطبان قرار گرفت.

پس از آن هیوم در سال 1745 فرصتی یافت تا با زندگی با فردی به نام مارکی آناندال و مراقبت از او، چرا که ظاهراً وی دیوانه فرض می‌شده است، تا حد مطلوبی وضعیت مالی خود را بهبود بخشد. در همین سال بود که هیوم درخواست تصاحب کرسی تدریس اخلاق و فلسفه‌ی روحی را به دانشگاه ادینبورگ ارائه کرد. ظاهراً درخواست او به سبب شهرت‌اش به الحاد و شکاکیت رد شد.

مدتی بعد، در سال 1746 هیوم دعوتی از جانب ژنرال سن کلر دریافت نمود. در این دعوت‌نامه از هیوم خواسته شده بود که در لشگرکشی به کانادا منشی ژنرال باشد. یک سال بعد هم هیوم با همین سمت در مأموریت نظامی سن کلر به وین و تورن او را همراهی نمود. این مأموریت‌ها وضعیت مالی هیوم را بیش از پیش سامان دادند.

در سال 1749، زمانی که هیوم نزد برادر خویش در لندن ساکن بود، خبر استقبال از آثار پیشین‌اش، به غیر از رساله در باب فهم آدمی، را دریافت کرد. اندکی بعد در سال 1752 هیوم «گفتارهای سیاسی» خود را به چاپ رساند. این اثر بر خلاف آثار پیشین از همان ابتدا با استقبال مخاطبان در انگلستان و خارج از آن مواجه شد. در همین سال بود که هیوم «پژوهش درباره‌ی اصول اخلاق» را به نگارش درآورد.

بیوگرافی دیوید هیوم
پرتره‌ی هیوم، اثر آلن رمزی | بیوگرافی دیوید هیوم

فرصتی برای تاریخ‌نگاری

در سال 1752 هیوم کتاب‌دار دانشکده‌ی وکلای مدافع شد. اگرچه این شغل چندان درآمدی برای وی نداشت با این حال این مزیت را داشت که انبوهی از منابع مطالعاتی را در اختیار- اش قرار دهد. در همین زمان بود که هیوم به فکر نگارش تاریخ انگلستان افتاد. هیوم خود این اثر را به نوعی یک اثر یکتا می‌دید، با این حال پس از انتشار آن با انتقادات شدید و تندی، از اقشار مختلف جامعه، مواجه گشت.

هیوم در این کتاب سعی دارد تا برتری محافظه‌کاران را بر لیبرال‌ها و برتری اسکاتلندی‌ها را بر انگلیسی‌ها ثابت کند. این کتاب را نیز می‌توان در زمره‌ی بداقبالی‌های هیوم به شمار آورد. این شکست برای هیومِ شاد سرشت تا بدین اندازه بود که خود می‌گوید اگر میان انگلستان و فرانسه جنگ در نمی‌گرفت، به فرانسه پناهنده می‌شدم و حتی نام دیگری اختیار می‌کردم! با تمام این احوال هیوم دلسرد نشد و به نگاشتن جلد دوم تاریخ انگلستان پرداخت.

جالب این‌جاست که پس از آن هیوم در سال 1759 تاریخ خاندان تودور را به نگارش درآورد. در این اثر در مورد «الیزابت» دختر هنری هشتم مطالبی نوشته شده بود که همگان را سخت رنجاند. واکنش به این اثر چیزی شبیه به واکنش به جلد اول تاریخ انگلستان بود.

اشتغالات دولتی هیوم

در سال 1763 ارل هاتفورد، دیوید هیوم را به منشی‌گری در سفارت فرانسه دعوت نمود. هیوم پس از مدتی شک و تردید بالاخره این پیشنهاد را پذیرفت و به فرانسه رفت. فرزانگی و دانایی مردم پاریس برای هیوم خوشایند بود. در همین زمان بود که هیوم با ژان ژاک روسو و برخی از اصحاب دایره‌المعارف آشنا شد. او، یعنی هیوم، در بازگشت به لندن روسو را به همراه خود برد؛ اگرچه این آشنایی برای او چندان مبارک نبود و در نهایت به دلخوری و کدورت منجر شد. مشهور است که هیوم در رابطه با روسو راه مدارا در پیش گرفته لیکن روسو بر خلاف هیوم رفتار نموده و اصرار بر قطع رابطه با وی داشته است.

هیوم در سال 1766 به ادینبورگ بازگشت. یک سال بعد هیوم دعوت‌نامه‌ای از آقای کانوی دریافت نمود که معاونت وزیر را به وی پیشنهاد می‌داد. چنین شد که هیوم برای مدت کوتاهی به این کار اشتغال داشت.

بیوگرافی دیوید هیوم
مجسمه‌ی هیوم در ادبینبورو اثر الکساندر استودارت | بیوگرافی دیوید هیوم

آشنایی با کنتس دو بوفلر

زمانی که هیوم در سفارت انگلستان در فرانسه منشی بود با کنتس دو بوفلر آشنا شد. کنتس دو بوفلر معشوقه‌ی پرنس دو کنتی، یکی از سیاست‌مداران قدرتمند آن زمان، بود. هیوم با کنتس دو بوفلر رابطه‌ی محتاطانه‌ای برقرار نمود. در یکی از نامه‌های هیوم به کنتس آمده است که «تو مرا از بی‌تفاوتی نسبت به همه چیز در زندگی انسان نجات دادی». کنتس دو بوفلر بود که واسطه‌ی آشنایی هیوم با روسو شد. با این حال در نهایت این رابطه سرانجامی نداشت و پس از سفر هیوم به انگلستان در سال 1765 این دو دیگر ملاقاتی نداشتند.

بیماری و مرگ هیوم

هیوم در اواخر عمر خود دچار نوعی بیماری داخلی شد. احتمال می‌رود که بیماری او مرتبط با وجود غده‌ای در کبدش بوده است. سرانجام دیوید هیوم در 25 اگوست 1776 به سبب همین بیماری درگذشت.

سال‌شمار وقایع مهم در زندگی دیوید هیوم

  • 1711  تولد دیوید هیوم
  • 1723  ورود به دانشگاه ادینبورگ
  • 1738 انتشار رساله در باب طبیعت انسانی
  • 1745  سرپرستی از آناندال
  • 1746  منشی‌گری ژنرال سن کلر
  • 1763 منشی‌گری سفیر انگلیس در فرانسه
  • 1766  سفر به انگلستان همراه با روسو
  • 1776  مرگ هیوم

آثار مهم دیوید هیوم

  • رساله در باب طبیعت آدمی
  • تحقیق در باب فهم آدمی که در حقیقت خلاصه‌ای از کتاب نخست است.
  • تحقیق در باب اصول اخلاق
  • چهار گفتار در زمینه‌های تاریخ طبیعی دین، انفعالات نفسانی، تراژدی و در باب معیار استحسانی و ذوقی
  • گفت‌وگوهایی در باب دین طبیعی

منابع مورد استفاده

  • تاریخ طبیعی دین، د.هیوم، ترجمه ح.عنایت، انتشارات خوارزمی، تهران، 1387.
  • تاریخ فلسفه‌ غرب، ب.راسل، ترجمه نجف دریابندری.
  • تاریخ فلسفه غرب، جلد سوم، م.ملکیان
  • تاریخ فلسفه، جلد پنجم، ف.کاپلستون، ترجمه ا.ج.اعلم
  • مکتب‌های فلسفی از دوران باستان تا امروز، پ.بابایی، انتشارات نگاه، تهران، 1392.
  • آشنایی با هیوم، پ.استراترن، ترجمه زهرا آرین، نشر مرکز، تهران، 1380